یکی از محاسنی که گسترش رابطة ایران و تاجیکستان برای دو ملت داشته است، توسعۀ علم مردمشناسی است. دگرگونیهای سیاسی و اقتصادی آخر سدۀ بیستم که در کشورهای جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان رخ داد، پژوهندگان این کشورها را وادار کرد تا حد امکان در این راستا قدمهایی بردارند. پس از استقلال تاجیکستان سفرها به کشور ایران شروع شد. نگارنده در این مقاله از سفرهای متعدد خود به ایران که با هدف شناسایی فرهنگ مردمی این سرزمین صورت گرفته، سخن گفته است. وی آشنایی با استاد انجوی شیرازی و بسیاری دیگر از استادان مردمشناس ایران را سبب آشنایی عمیق خود با فرهنگ مردم ایران دانسته است. نگارندۀ مقاله با اشاره به اینکه مجموعۀ نمونۀ فولکلور ایران (۱۹۶۳م) ازجانب ا. شورتس و ت. نعمتاف در تاجیکستان به چاپ رسیده، یادآوری کرده است که تا به حال گردآوری، نشر و پژوهش مشترک فرهنگ مردم دو کشور همزبان صورت نگرفته و حتی ازجانب ایران محققی بهطور جدی به تحقیق فرهنگ مردم تاجیک مشغول نشده است. البته، در سالهای اخیر چندین مقاله و کتاب پژوهندگان تاجیک در این زمینه در جمهوری اسلامی ایران به طبع رسیده است. نگارنده در پایان این مباحث به این نتیجه رسیده است که از آنجا که در تاجیکستان گردآوری تمام بخشهای فرهنگ مردم چندان رضایتبخش نیست، در این زمینه همکاری مشترک با پژوهندگان مردمشناس ایران ضروری است. در پایان مقاله نگارنده با ذکر عناوین گفتوگوهایی که در سالهای اخیر راجع به مسائل گوناگون و مبرم ایرانشناسی انجام داده، به بخشی از گفتوگوی خود با اولریش مارزولف، ایرانشناس آلمانی، اشاره کرده؛ همچنین فهرست بخشی از کوششهایی را که در تاجیکستان درزمینۀ فولکلورشناسی صورت گرفته، ارائه کرده است.